محمدرضا رستمي: بعد از مدتها رکود در عرصه ادبيات چاپ مجموعه داستان ها و رمان هاي داخلي و خارجي ، بازار ادبيات داستاني ايران را حسابي داغ کرده اند ، اين روزها اگر سري به کتاب فروشي هاي مختلف بزنيد حتما متوجه مي شويد که حوزه ادبيات در صدر پرفروش ها قرار دارد، درگذشت ناگهاني قيصر امين پور باعث شده تا کتابهاي اين شاعر در صدر فهرست پرفروش ها قرار بگيرند و ترجمه رمان هاي خارجي به همراه چاپ چند مجموعه داستان از نويسندگان جوان رونق خاصي به بازار ادبيات بخشيده است ، يکي از اين مجموعه ها که اتفاقا پيشنهاد اين هفته ماست براي خواندن ، مجموعه داستان دوم يوسف عليخاني نويسنده جواني است که به نسل پنجم نويسندگان ايران تعلق دارد.عليخاني که پيش از اين مجموعه داستان «قدم بخير مادر بزرگ من بود» را از طريق انتشارات افق منتشر کرده بود، حالا با مجموعه داستان اژدهاکشان به بازار کتاب برگشته است. اگرچه از انتشار اژدهاکشان زمان زيادي نگذشته است ، اما در همين مدت کوتاه هم اين مجموعه با استقبال خوبي در کتابفروش ها مواجه شده است و در حال حاضر هم بازار اظهارنظر در مورد اين کتاب حسابي داغ است ، باور نمي کنيد اسم کتاب يا اسم نويسنده آن را در سايت هاي جستجوگر اينترنتي وارد کنيد و نتيجه را به عينه مشاهده کنيد. عليخاني ازجمله نويسندگان جواني است که دوست دارد خلاف جريان آب شنا کند و در زماني که همه به نوشتن داستان هاي شهري فانتزي روي آورده اند، کماکان روايت هاي روستايي اش را دنبال کند، او که اصالتا اهل روستاي ميلک است ، سالهاي سال است که از اين روستا به شهر مهاجرت کرده و حالا بيش از يک دهه است که در تهران ساکن شده ، اما همچنان از ميلک مي نويسد و اين طور که معلوم است ، خيال ندارد در جغرافياي داستاني اش از ميلک بيرون بيايد. ميلک داستان هاي عليخاني روستايي است مثل همه روستاها با آدمهايي که با گويشي خاص (تاتي ) صحبت مي کنند، اما نگاه عليخاني در مقام نويسنده و روايتگر به گونه اي است که ما در داستان هايش با فضاهايي متفاوت و برشهايي از زندگي مردم اين روستا مواجه مي شويم که در مرز بين خيال و واقعيت مي گذرد.همين مساله فضاي اغلب داستان هاي عليخاني را وهم آلود و غريب ساخته است . او با اسلوب روايي که انتخاب کرده به خوبي از پس ساخت و پرداخت چنين فضايي برمي آيد و مي تواند با روايت هايش لحظات زيبايي را براي مخاطب داستان هايش ترسيم کند. عليخاني در اولين مجموعه اش کوشيده بود، داستان هايش را با گويش تاتي بنويسد، اما در اين مجموعه او به نگارش ديالوگ ها با گويش رقيق شده تاتي بسنده کرده است .همين باعث شده که اين مجموعه خوشخوان تر (اگر اصطلاح درستي باشد) از مجموعه قبلي عليخاني باشد.اژدهاکشان دربرگيرنده 15داستان کوتاه است که قرار گرفتنشان در کنار هم يک مجموعه داستان 142صفحه اي را تشکيل داده است که با قيمت 1500تومان از سوي نشر نگاه روانه بازار کتاب شده است . اژدهاکشان با داستان قشقابل آغاز مي شود و با داستان ظلمات به پايان مي رسد تا مخاطب در فاصله بين اين آغاز و پايان در جغرافياي داستاني ميلک بچرخد و بچرخد و بچرخد و با شخصيت هايي همراه شود که خوب و دقيق پرداخت شده اند. خواندن داستان هاي عليخاني در فضاي فعلي که همه به نوشتن از زندگي شهر و خصوصا قشر روشنفکر جامعه علاقه نشان مي دهند، لطف خاصي دارد که تا اين کتاب را نگيريد و نخوانيد آن را حس نمي کنيد. يوسف البته جدا از کار داستان نويسي در حوزه ادبيات عاميانه البرزنشين ها هم فعاليت مي کند و گاهي اوقات چند روز در ماه غيبش مي زند تا به روستاهاي الموت سر بزند و داستان هاي شفاهي اين منطقه را جمع کند، چند سال قبل هم او داستان عاشقانه عزيز و نگار را گردآوري و منتشر کرد که اين کتاب هم با استقبال خوبي در بازارمواجه شد. البته ما مي دانيم ميلک عليخاني در حال حاضر چه شکل و شمايلي دارد، اما با خواندن داستان ها به اين نتيجه مي رسيم که او ارواح ساکن در ميلک را با نوشتن هر داستان احضار مي کند.
به نقل از نسل سوم (ضميمه سه شنبه هاي روزنامه جام جم) 29 آبان 1386، ص 15. با تيتر ِ احضار ارواح در 142 صفحه