سيدرضا شكراللهي: فکر نمیکنم کتاب «اژدهاکشان» دیگر نیازی به معرفی داشته باشد؛ یوسف علیخانی، نویسندهی این مجموعهداستان، با حضور فعالی که در هر دو محیط مجازی و غیرمجازی دارد، در همین فاصلهی اندک توانسته توجه شمار زیادی را به این کتابِ تازه که زحمتِ بسیاری پای آن کشیده، جلب کند. اگر به این صفحه بروید، میتوانید خیلی بیشتر با این کتاب و دیدگاه دیگران در بارهی آن آشنا شوید. کتابِ تازهی علیخانی که "نشر نگاه" آن را منتشر کرده، همچون کتاب «قدمبخیر مادربزرگ من بود»، داستانهایی ست با موضوع مردمان روستای «میلک». با تلاشی که او برای نوشتن این کتابها و کارهایی دیگر کرده، من اگر جای مردم الموت باشم، تندیس یوسف علیخانی را در این دیار برپا میکنم. این را خیلی جدی گفتم، چون امشب فکر میکردم چند تا نویسنده یا فیلمساز داریم که چنین پشتکار و انگیزهی مدامی داشتهاند برای پاسداشت و جاویدان کردن فرهنگ قوم و زادگاه خویش؟ از این نظر، یوسف علیخانی حقیقتاً ستودنی ست، بهخصوص که تلاش میکند قومنگاری و اقلیمنگاری را با ترفندهای ادبی درآمیزد و در قالبِ «داستان»، نامیراییشان را تضمین کند؛ هرچند غلبهی تعریفِ قصه و ترسیم موقعیت و توصیفِ باورها بر آفرینش شخصیتها و فضای داستانی در این آثار چنان بسیار است که باعث میشود برخی منتقدان ارزش پژوهشی این کتاب را بیشتر ستایش کنند تا ارزش ادبی آن را.پیوند: معرفی کتاب و یادداشتهایی دربارهی آن