خبرگزاري فارس: مرتضي كربلاييلو در جلسه نقد مجموعه داستان «اژدهاكشان»، هوشنگ گلشيري را نويسندهاي كتابخانهگرد دانست و گفت قدرت زباني يوسف عليخاني حتي بالاتر از گلشيري است.
به گزارش خبرنگار فارس، مرتضي كربلاييلو چهارشنبه 30 بهمن در جلسه نقد مجموعه داستان «اژدهاكشان» نوشته يوسف عليخاني در محل نشر افراز اين سخن را گفت. كربلاييلو درباره اين مجموعه داستان گفت در جاهايي و هنگام مواجهه با برخي كلمات و تعابير بايد واقعاً كلاه را به احترام تلاش نويسنده از سر برداشت. مجموعه داستان «اژدهاكشان» را سال گذشته انتشارات نگاه منتشر كرد. اين مجموعه امسال به عنوان اثر قابل تقديري جايزه جلال آلاحمد انتخاب شد. اغلب رسانهها از سال پيش بنا به دلايلي درباره اين مجموعه مطالبي را منتشر كردهاند. «اژدهاكشان» هفته گذشته توانست براي بار سوم به زير چاپ برود. كربلاييلو همچنين درباره اين مجموعه داستان گفت: من به عنوان يك نويسنده كه ارزش كلمات و جملات را درمييابم از مطالعه سطر سطر كتاب لذت بردم. وي گفت: زبان نويسنده در اثر درخشان است و از تشبيهات بسيار زيبا و بجا استفاده كرده است. كربلاييلو اضافه كرد: در انتهاي داستانها، زماني كه نويسنده از «ميگويند» استفاده كرده، پايانبندي لطمه خورده است. آن نقطه درست جايي بوده است كه نويسنده ميتوانسته با استفاده از ساختار، قدرت خود را نشان دهد كه نسبتاً ساده از آن گذشته است. مرتضي كربلاييلو سال گذشته براي مجموعه داستان خود با عنوان «زني با چكمه ساقبلند سبز» به مرحله نهايي داوري جايزه بنياد هوشنگ گلشيري راه يافته بود. با اين حال وي در بيانيهاي اعلام كرد تمايلي به حضور حقيقي يا مجازي در جايزه ادبي گلشيري ندارد. يوسف عليخاني هم در جلسه نقد مجموعه داستانش گفت كار بعدياش در راستاي «اژدهاكشان» است. وي از حاضران در جلسه خواست با بيان نقطهنظرات خود و كاستيهاي احتمالي وي را در ادامه مسيرش ياري كنند. عليخاني داستان كوتاه «اژدهاكشان» را كه نام مجموعه از آن گرفته شده است براي حاضران خواند. هادي نودهي، نويسنده نظر خود را درباره اين مجموعه داستان عنوان كرد و گفت كتاب مشخصاً در گونه ادبيات روستايي قرار ميگيرد. وي گفت براي كساني چون ما كه با شهر و مسائل پيچيده آن دست به گريبانيم شايد در برخورد اول ارتباط با آن چندان آسان نباشد، اما در مجموع كتاب تاثير خود را ميگذارد. در ادامه اين نشست اسدالله امرايي، منتقد و مترجم ادبي گفت نكتهاي را كه بايد به آن توجه داشت اين است كه كار آن طور كه بعضيها اشاره كردهاند در زمره ادبيات وحشت قرار نميگيرد. وي گفت وهم در كارها هست اما هدف نويسنده آن نيست كه كسي را بترساند و از آن مهمتر حتي آن وهم را مورد انتقاد هم قرار نميدهد. طلا نژادحسن، منتقد ادبي نيز با عنوان اين موضوع كه نويسنده كتاب «اژدهاكشان» نگاهي تازه و واجد ارزش به كهنالگوهاي ما داشته است، به بيان ديدگاههايش پرداخت. وي گفت دومين ويژگي عمده اين اثر تلاشي است كه نويسنده در جهت بيرون كشيدن ادبيات امروز ما از حصار آپارتماننويسي كرده است. پوريا فلاح نيز گفت «به نظر من عليخاني دراماتيزه كردن ادبيات روستايي را به خوبي انجام داده است.» نينا شفيعي، از ديگر حاضران در جلسه گفت نويسنده، گاهي اوقات شخصيتهاي داستان را ناگهان رها ميكند و سرانجامشان را ما نميبينيم. سوسن صنيعي از سينماگران حاضر در جلسه هم گفت گاهي اوقات ريتم داستان تغيير ميكند. تند و كند ميشود و وجه مستندنگاري گاهي بر داستانها غلبه ميكند. اما يوسف عليخاني در بخشي از صحبتهاي خود از تأثير ناخودآگاه برخي از كارهاي گلشيري چون «نمازخانه كوچك من» و «معصومها» بر مجموعه داستان خود سخن گفت. وي همچنين گفت كه مجموعه داستان «سياسنبو» نوشته محمدرضا صفدري بر نوع نوشتن وي تأثير گذاشته است. انتهاي پيام/